خانواده و تغییرات سبك زندگی متاثر از كرونا با نگاهی به سواد رسانه‌ای متخصصان انستیتو پاستور از سخت‌ترین روزهای زندگی كاری‌شان می‌گویند روایت یك ایمونولوژیست از نخستین ارزیابی‌های كیت‌های تشخیص كرونا و... سینا قنبرپور یك ‌سال است كه همه ما چه در ایران و چه در دنیا پنجه در پنجه چیزی كه نمی‌بینیمش به نبردی برای بقا مشغولیم. چه زن چه مرد. چه متخصص چه غیرمتخصص. اما در همین یك سال چه بسیار زنانی كه با داشتن مسوولیت‌های چندگانه تلاش كردند تا این مبارزه به نفع انسان‌ها پیش بیفتد. ویروسی كه به روایتی كمتر مورد توجه اپیدمیولوژیست‌ها بود با ما چنان كرد كه زندگی‌های‌مان را برای در امان ماندن از آن تغییر دادیم. در یك سالگی كرونا و در شرایطی كه همه ما خسته‌ و خسته‌تر از وضعیت تحمیلی این «نادیده» عجیب و ناشناخته شده‌ایم خوب است ببینیم چه كسانی در برابر هجوم این ویروس عالمگیر ایستاده‌اند تا دیگران آسیب كمتری ببینند. یكی از ‌آنها یك متخصص داروسازی و عضو هیات علمی انستیتو پاستور ایران است كه در یك سال اخیر علاوه بر تولید واكسن و محصولاتی كه نظام سلامت به آن نیازمند بوده باید در راستای تولید واكسن كرونا هم گام برمی‌داشته است. «دلارام درود» می‌گوید همزمان با تولد دخترش پا به این نهاد علمی تحقیقاتی كشور كه سابقه 100 ساله در تولید واكسن دارد، گذاشته است و گام به گام پیش رفته تا به معاونت تولید در این موسسه رسیده است. او در اوج روزهای شیوع كرونا برای در سلامت نگه داشتن محصولاتش 400 پرسنل خود را روزانه از تونل ضدعفونی عبور می‌داد و از هر 400 نفر تست تب می‌گرفت. ترافیك مقابل این موسسه ناشی از این تشریفات در كیلومتر 25 بزرگراه تهران-كرج برای همه سوال‌برانگیز شد. اما او پاسخ می‌داد كه اگر خط تولید واكسن‌های ما آلوده شود چه كسی پاسخگو خواهد بود به ویژه آنكه قابل رصد هم نمی‌توانست باشد. از رابطه دخترش كه حالا دانشجوی رشته بیوتكنولوژی است می‌گوید كه این روزها بیشتر آنلاین با او در تماس است و وقتی مكالمه‌های‌شان طولانی می‌شده به مادرش می‌گفته: «مامان به جای حرف‌زدن با من برو زودتر واكسن كرونا تولید كن تا همه ما را از این وضعیت نجات دهی.» همكاری او با انستیتو پاستور ایران وقتی شروع شد كه در یك همكاری مشترك با كوبا قرار بود واكسن هپاتیت در ایران تولید شود. اول به عنوان كارشناس بخش بیوتكنولوژی حدود یك سال و نیم كار كرد و سپس به كرج آمد تا به عنوان رییس واحد مستندسازی ادامه خدمت دهد. بعد مدیر كنترل كیفیت انستیتو پاستور شد و از سال 1397 به عنوان معاون تولید. در گفت‌وگویی كه پیش رو دارید او از علل همكاری ایران با كوبا توضیح داده و به این پرسش پاسخ داده است كه اساسا آیا لازم است همه ما واكسن بزنیم؟ شما در یك‌سالی كه در برابر شیوع ویروس كرونا ایستاده بودید آن هم به عنوان یك مركز كه تولیداتی بر پایه تحقیقات و نتایج علمی در حوزه سلامت داشت چگونه این روزها را گذراندید. در روزهایی كه هم‌وطنان بسیاری از جمله فعالان عرصه سلامت را بر اثر شیوع ویروس كرونا از دست می‌دادیم. بسیاری از نخبگان كشور را از دست دادیم. چقدر مسوولیت‌تان سنگین‌تر شده بود. چه كار كردید كه بتوانید ضمن حفظ جایگاه ریشه‌دار این نهاد به‌روز عمل كنید؟ این دوره چالش‌های مخصوص خود را داشت. به نظر من علاوه بر پاندمی بحث سیندمی در كرونا هم مطرح بود. سیندمی در واقع تركیب دو واژه پاندمی (همه‌گیری جهانی) و سینرژی (هم‌افزایی) است و در اصل به این معنی است كه همه‌گیری فعلی فقط همه‌گیری كرونا نیست بلكه تركیب چند همه‌گیری است. در سیندمی بیماری‌های زمینه‌ای روحی و روانی هم داریم كه می‌تواند تاثیر مثبت یا منفی در مدیریت بیماری كرونا داشته باشد. پس ما فقط با پاندمی كرونا مواجه نبودیم. سال 1398 سال تشخیص ویروسی ناشناخته بود. مسائلی چون شناسایی مشخصات ژنتیكی ویروس، چگونگی بیماریابی، تاسیس تیم تشخیص سریع ملزومات مرحله تشخیص بود كه انستیتو پاستور ایران به خوبی بر جایگاه واقعی خود در این زمینه صحه گذاشت. اما با شروع سال 1399 این نهاد علمی تحقیقاتی كشور باید نقش خود در تولید آن هم برای كاهش درد مردم را به خوبی انجام می‌داد كه با توجه به سابقه 100 ساله انستیتو پاستور ایران ضرورت هم داشت. جالب است برای‌تان توضیح دهم كه ادبیات تولید متفاوت است و چیزی به نام دوركاری در عرصه تولید معنا ندارد. چیزی كه برای ما رخ داد این بود كه برخلاف بسیاری از نهادها و ادارات كه با نصف ظرفیت انسانی كار می‌كردند یا یك‌سوم از پرسنل خود به شكل حضوری كار می‌كردند ما با تمام 400 نفر پرسنل خود فعال بودیم. مسوولیت‌هایی هم از قبل داشتیم كه توقف‌پذیر نبود. مثلا اینكه طبق برنامه واكسیناسیون ملی باید واكسن‌های دوره بارداری و تولد انجام می‌گرفت. كرونا زایمان را متوقف نكرد. بنابراین واكسن سرخجه برای مادر و واكسن‌های سه‌گانه در بدو تولد باید طبق برنامه تزریق می‌شد. بنابراین ما باید برنامه‌های قبلی خود را پیش می‌بردیم و در عین حال برای وضعیت جدید یعنی شیوع كرونا هم همراهی لازم را می‌داشتیم. باید این نكته را هم بگویم كه درآمد ما در دوره كرونا تا 30درصد هم افزایش پیدا كرد. در این دوره بسیاری از كسب و كارها آسیب‌ دید. طبیعی است محصولات سلامت‌محور و دارو وضعیتش فرق دارد. اما شما با چه چالش‌هایی در تولید مواجه بودید؟ چه پیچیدگی‌هایی را باید حل می‌كردید؟ ببینید ما در شرایط تحریم اقتصادی بودیم كه شیوع كرونا هم آن را دامن زد. نمی‌خواهم این موضوع را مستقیما به شیوع كرونا ارتباط دهم. به خاطر بیاورید در ابتدای شیوع كرونا هیچ ترددی انجام نمی‌گرفت. مرزهای هوایی بسته شده بود. مرزهای زمینی همین‌طور. كامیون‌ها اجازه تردد نداشتند. اگر محصولی ساده هم می‌خواستیم باید از طریق كشتی بارگیری می‌شد یك مسیر 3 هفته‌ای در حالت عادی به كشتی 3 تا 6 ماه در مسیر بود تا به مقصد برسد. در این دوره یك اتفاق خیلی ساده رخ داد. همكاران‌مان در آزمایشگاه مرجع سلامت تقاضای محیط انتقال ویروس را داشتند. نمونه‌هایی كه از انتهای حلق بیمار گرفته می‌شد به وسیله وی.تی.ام (Virus Transport Medium) به آزمایشگاه منتقل می‌شد. برای همین محیط ساده انتقال به مشكل برخوردیم زیرا نه می‌توانستیم محصول را وارد كنیم و نه با توجه به شرایط تعداد كافی داشتیم. با یك تلفن غیررسمی و حتی بدون نامه رسمی این تقاضا به ما اعلام شد. ما با یك جلسه سه ‌ساعته فرمولاسیون اولیه تولید محصول را دولوپ كردیم، آزمایش‌های اولیه را انجام دادیم و چیزی بالغ بر ۱۰۰ هزار عدد از این محصول را به سرعت تحویل همكاران‌مان در آزمایشگاه مرجع دادیم. در دوره كرونا هیچ‌چیز به این اندازه كه همكاران من حس می‌كردند غیر از تولید در حال همراهی و كمك به امنیت روانی و سلامت مردم هستند و دین خود را به مردم ایفا می‌كنند به سرعت‌بخشیدن به كارمان كمك نمی‌كرد. باز در شرایطی كه مواد شوینده و ضدعفونی‌كننده محدود بود ما با یك فرمولاسیون ساده مواد ضدعفونی‌كننده‌ای را تولید انبوه كردیم كه دست استفاده‌كننده را خشك نمی‌كرد. در این عرصه نقش زنان چقدر ملموس بود. به هر حال شیوه مداخله زنان در بحران‌ها متفاوت است. گویا 30 تا 40درصد از پرسنل شما زن هستند. آیا تاثیری در شرایط كاری‌تان داشت؟ ادبیات تولید ادبیات خاصی است نگاه جنسیتی ندارد. با این حال رییس بخش كنترل كیفیت ما خانم خاتمی هستند و رییس بخش تضمین كیفیت خانم صابونی. خیلی از مدیران میانی در بخش‌های تولید خانم هستند. مسوولیت چندگانه‌ای كه به عنوان خانم داشتیم علاوه بر مدیریت صحیح كرونا در خانه خودشان باید اینجا نیز محصولی سلامت‌محور را به سلامت تولید می‌كردند. در سه ‌ماهه نخست امسال به گونه‌ای فشار كاری داشتیم كه شیفت‌های‌مان از حالت عادی خارج شده بود و پرسنل اینجا می‌خوابیدند. در تولید شما وقتی مسوولیت می‌پذیرید باید آن را انجام دهید. مدیریت در صنعت برپایه شایسته‌سالاری پیش می‌رود. در صنعت و تولید آنچه مهم است این است كه در آخر شما باید محصول را ارایه كنید. در بخش تولید سلامت‌محور حتی آن كسی كه دارد جایی را تمیز می‌كند باید ویژگی‌‌های خاصی داشته باشد. چون اگر كوچك‌ترین نارضایتی داشته باشد و كارش را به درستی انجام ندهد یعنی درست تمیز نكند آلودگی به محصول منتقل می‌شود و علاوه بر ضرر و زیان‌های اقتصادی اتفاقی دیگر را رقم می‌زند. تصور كنید اگر خدای ناكرده بابت همین اتفاق محصول آلودگی پیدا كند و تبعات جانی و حیاتی ایجاد كند آن‌وقت چگونه می‌توان آن را جبران كرد. یك تمایز بزرگ در صنعت داروسازی و واكسن‌سازی هست كه باید به آن هم توجه كنیم. در دارو پزشك می‌تواند مشخص كند كه به كدام داروخانه برو و كدام دارو را با چه برندی بخر و استفاده كن. اما در واكسیناسیون این دولت است كه تعیین می‌كند طبق چه برنامه‌ای از ابتدای تولد چه واكسن‌هایی استفاده شود. بنابراین اختیار در تعیین نوع واكسن محدود است. وقتی به این صنعت و به طور خاص در معاونت تولید به وضعیت پرسنل نگاه می‌كنم می‌بینم به عنوان یك زن و نگاهی كه داریم ناگزیریم كه موقعیت افراد را هم در محاسبات‌مان بگنجانیم. باید از خانه و زندگی آنها بدانیم زیرا اگر فردی در خانه ناراحتی‌ای دارد حتما در عملیات روزانه‌اش خللی ایجاد می‌شود. بنابراین نیروی انسانی در شرایط مناسب می‌تواند مثمر باشد و باید به این نكات توجه داشته باشیم. در همین روزهایی كه 100 سالگی انستیتو پاستور به عنوان یك نهاد سلامت/‌محور را تجربه می‌كردیم وقتی به مردم می‌گفتیم این نهاد 100 سال است تجربه ساخت واكسن آن هم واكسن ایمن و بدون خطر را داشته است به ما می‌گفتند ایران مگر خودش فرمول واكسن داشته؟ می‌گفتند ایران فرمول دیگران را می‌گرفته و واكسن تولید می‌كرده. آیا واقعا این‌چنین است؟ همه ما یادگاری از زمان تولد از انستیتو پاستور ایران داریم. واكسن‌های سه‌گانه یادگار این نهاد است. این محصول حاصل انتقال تكنولوژی و توسعه بوده است. ما در سابقه خود فعالیت یك خانم را به عنوان یك خانم پایه‌گذار واكسن را داریم كه عملا ما شاگردان ایشان هستیم. در واقع ما راه او را قانونمند كردیم و مدیریت دانش ایجاد كردیم به این معنا كه تا پیش از این اگر كسی از اینجا می‌رفت دانش تولید واكسن را هم با خود می‌برد. اما ما با اجرایی كردن مدیریت جی.ام.پی این رویه را تغییر دادیم و دانش‌بنیادش كردیم. به این معنا كه در هر تولیدی باید مستندسازی انجام می‌گرفت. اما حتی در تولیداتی نظیر واكسن آبله ما واكسن را گرفتیم و خودمان آن را توسعه دادیم. در آن زمان سازمان جهانی بهداشت برای ریشه‌كنی آبله در منطقه از ایران كمك گرفته بود. نمونه دیگری از تجربه‌های عملیاتی ما در مورد واكسن سرطان مثانه اتفاق افتاده است. این واكسن به صورتی تولید و عرضه می‌شد كه باید در محیط منجمد نگهداری می‌شد. بنابراین بیمار در جایی كه برای تزریق مستقر می‌شد باید با طی تشریفاتی در مراحل انتقال واكسن به آنجا می‌رسید. اما با دانش فنی خودمان توانستیم واكسن را به شكل پودر خشك تولید كنیم. این كار سبب شد كه امكان صادرات محصول فراهم شود و تاكنون 2 پارت از واكسن در كشور تركیه ثبت شده است. ولی این واكسن با واكسنی جدید برای ویروسی نوپدید نظیر كرونا تفاوت دارد. در مورد كرونا هم می‌توانیم به تجربه 100 ساله خود ارجاع بدهیم؟ ببینید در مورد واكسن كرونا باید به این نكته توجه كنیم كه بعد از واكسن سرخك كه از مرحله تحقیقات تا تولید آن 5 سال زمان صرف شد این واكسن‌ سریع‌ترین واكسن بوده است. بخشی از این سرعت مرهون یك اتفاق مهم است. براساس تصمیم سازمان جهانی بهداشت مقرر شد همه مطالعات و مقالات یا یافته‌های پزشكی و علمی در مورد ویروس كرونا رایگان عرضه شود. بنابراین شبكه‌ای از اطلاعات از سراسر دنیا به وجود آمد. بنابراین همه اطلاعات رایگان در اختیار همه قرار گرفت. شبكه‌ای از سازمان جهانی بهداشت، سازندگان، كمك‌دهندگان مالی و محققان شكل گرفت. آنچه سبب شد یك شركت زودتر از شركت دیگری محصولش را به بازار عرضه كند این بود كه كدام شركت از قبل روی روش‌های خاص تولید واكسن كار كرده بود. مردم انتظار داشتند كه به سرعت واكسن تامین شود. ببینید با وجود امكانات جهانی باز هم فقط جمعیت كمی از كل جهان واكسینه شده‌اند. الان یكی از كشورهایی كه از ابتدا واكسیناسیون را شروع كرده بود با این مشكل مواجه شده است كه دوز اول را تزریق كرده و 28 روز آن سپری شده است اما برای تزریق واكسن دوز دوم را ندارد. كانادا در چنین وضعیتی است. هیچ كشوری نمی‌تواند بنشیند تا نیاز واكسن خود را از خارج تامین كند. به ویژه آنكه اگر قرار به‌واكسیناسیون باشد شما نمی‌توانید كل نیاز را از خارج از كشورتان تامین كنید. صنعت واكسن ابتدا هیجان‌زده سرعت عمل در تولید واكسن را رقم زد اما اینك مساله این است كه در عین تحسین‌برانگیز بودن سرعت عمل در كشف و تولید واكسن باید سیاستگذاری در مدیریت سلامت را آرام و منطقی پیش ببریم. در واقع ما نیاز داریم كه چند پلتفرم تولید واكسن داشته باشیم. گاهی لازم است یك واكسن با كارایی بالا ولی تیراژ پایین را برای گروه‌های خاص و پرخطر خود استفاده كنید. در مورد جوانان كه سیستم ایمنی بهتری دارند شما به واكسنی با كارایی پایین‌تر ولی تیراژ بالاتر نیاز دارید. برای همین است كه الان در سایر كشورها هم در حال مدلی در واكسیناسیون هستند كه بخشی از واكسن چینی و بخشی از واكسن روسی استفاده شده است. در كشور امارات واكسن فایزر برای گروه‌های خاص یعنی افراد بالای 65 ساله استفاده شده است و برای سایرین از واكسن سینووك استفاده می‌كنند. یكی از پرسش‌ها در مورد همكاری‌های مشترك در تولید واكسن همكاری با كشور كوبا بود. از نظر علمی و منطقی پذیرفته است كه در تولید واكسن مولفه‌ای تحت عنوان «تنوع ژنتیك» مطرح است كه باید عملكرد واكسن روی اقوام و نژادهای مختلف آزموده شود. بنابراین كشور كوبا كه جمعیت كمی دارد نیاز به همكاری با كشور با جمعیت بالا داشته است. اما باز هم مساله این است كه آیا ما در تولید واكسن می‌توانیم به خودمان اعتماد كنیم؟ در حال حاضر ما و 8 شركت دیگر در تلاش برای تولید واكسن هستیم. هر كدام هم به روشی داریم این كار را انجام می‌دهیم. جالب اینجاست كه از اعضای هیات علمی ما در حال كمك به آن شركت‌های دیگر هستند. ما همدیگر را رقیب هم نمی‌دانیم. عملا این وضعیت و این بحران برای ما فرصت‌هایی ایجاد كرد. ما تاكنون در زمینه مطالعات بالینی تجربه‌ای نداشتیم و در این دوره توانستیم چنین تجربه‌ای به دست بیاوریم وگرنه خب تا قبل از آن هركس به ما پروتكلی برای تولید می‌داد ما آن را تولید می‌كردیم و به مطالعات بالینی آن كاری نداشتیم. اما در مورد همكاری با كوبا ما یك فرصت مناسب را عملیاتی كردیم. ببینید كوبا در جوار خود كشورهای پرجمعیتی را در امریكای لاتین دارد. بنابراین صرف اینكه نیاز به جمعیت و تنوع ژنتیك داشت با ایران وارد همكاری نشد. در واقع این همكاری باسابقه و خوب ایران و كوبا بود كه موجب توسعه همكاری در زمینه كرونا شد. ما پیش‌تر وقتی انتقال دانش و تكنولوژی ساخت واكسن هپاتیت را با كوبا كار كردیم توانستیم به بیوتكنولوژی دست پیدا كنیم. واكسن هپاتیت جزو واكسن‌های با فناوری و تكنولوژی بالاست. در تولید واكسن قرار بر این بود كه انستیتو پاستور ایران نقش راهبری در تولید واكسن داشته باشد. اما موقعیت ایجاد شد كه از آن برای بهبود سرمایه‌گذاری‌های قبلی‌مان بهره ‌بردیم. وقتی می‌گویم از تهدید فرصت ساختیم باید به این نكته‌ها اشاره كنم كه مثلا ما در ابتدای سال محلول‌های بیمارستانی‌مان كمتر مورد استفاده بود زیرا مردم كمتر به بیمارستان‌ها مراجعه می‌كردند. ما از این فرصت برای تعمیرات و بهبود خط تولیدمان بهره بردیم. در مورد كوبا هم ما قراردادی داشتیم. از سوی دیگر با دستور مقام معظم رهبری بودجه‌ای بالغ بر 100 میلیون دلار برای راه‌اندازی خط تولید واكسن پنوموكوك با همكاری كوبا به ما تخصیص داده شده بود. هم قرارداد داشتیم و هم پولش پرداخت شده بود. پلتفرم تولید واكسن كرونا همان پلتفرم بود. بنابراین ما شكار فرصت كردیم. این ویروس اولی نیست كه با آن سر و كار داریم و ویروس آخر هم نخواهد بود. بنابراین ما به جای آنكه دوباره بودجه تحقیقات و مطالعات بگیریم و یك خط تولید دیگر برای واكسن كرونا بسازیم آمدیم و از همین زیرساخت برای تولید واكسن در همكاری با كوبا بهره گرفتیم. قرار نبود كشور منتظر تحقیق و مطالعه ما بماند. پدافند غیرعامل بودن همین است. واكسن تولیدی انستیتو پاستور ایران بر پایه پروتئین است و به اصطلاح به آن كونژوگه شدن یا چسبیده با تتانوس یا واكسن كزاز می‌گویند. همه كسانی هستند كه دوره دیده كوبا هستند و در انستیتو پاستور كار می‌كردند. انتقال دانش فنی باعث می‌شود كه در آینده این به مزیت ماتبدیل شود. فرض كنید ما واكسن هم تولید كردیم. سوال اساسی این است كه آیا واقعا همه ما باید واكسن بزنیم؟ مردم كه متخصص نیستند كه چنین مطالبه‌ای دارند. آیا مدیریت درمان و سیاستگذاران درمان چنین مطالبه‌ای را منطقی می‌دانند؟ من دیدگاه شخص خودم را می‌گویم. از شما می‌پرسم آیا شما واكسن مننژیت زده‌اید؟ آیا اجباری بوده كه واكسن مننژیت بزنید؟ اما مساله این است كه تا زمانی كه شما نخواهید به برخی كشورها از جمله عربستان سعودی هنگام مراسم حج شركت كنید نیازی به تزریق واكسن مننژیت ندارید. چه بسا در مورد كرونا این ویروس مهار شود ولی هنگام سفر به برخی كشورها نیاز به ارایه كارت واكسیناسیون باشد. یا شما در حضور در برخی اماكن نیاز به ارایه كارت واكسیناسیون كرونا داشته باشید. پیش‌بینی شخصی من این است كه چنین اتفاقی برای واكسن كرونا رقم بخورد.